Friday, August 25, 2006

دیروز در خونه رو که باز کرد . هنوز اون پاهای لت و پار رو از توی کفشهای پاشنه بلند و رسمی در نیاورده بود که دید یک یادداشت که احتمالا از زیر در سریده بود تو افتاده همون جلو:

پلوتون عزیز!

اتحادیه بین المللی ستاره شناسان در اجلاس خود در پراگ، پایتخت جمهوری چک، به این نتیجه رسیده است که پلوتون را نبايد یک سیاره به حساب آورد. پیش از این پلوتون به عنوان نهمین سیاره منظومه شمسی شناخته می شد.
پلوتون بسيار دورتر و کوچکتر از هشت سياره منظومه شمسی است و کارشناسان مدتها در مورد اين مساله که آيا پلوتون مستحق عنوان سياره هست يا نه اختلاف نظر داشتند.
ستاره شناسان حاضر در نشست پراگ، پس از یک هفته جلسات طولانی، تصميم گرفتند که پلوتون را در يک دسته کاملا جديد طبقه بندی کنند و آن را به عنوان جرم متفاوت از هشت سياره ديگر تعريف کنند.
بیش از 2500 ستاره شناسان حرفه ای دنیا پلوتون را در زمره اجرام آسمانی شمرده و آن را یک سیاره کوچک از نوع "کوتوله های يخی" تعریف کردند.
مساله خروج پلوتون از تعريف منظومه شمسی زمانی حادتر شد که يک جرم ديگر از نوع پلوتون اما بزرگتر به نام "2003 UB313" توسط يک منجم آمريکايی کشف شد.
پلوتون که در سال 1930 کشف شد تنها 2360 کيلومتر قطر دارد و از جهات مختلف از کرات آشناتر مانند زمين، مريخ، مشتری، کيوان يا حتی نپتون (نزديک ترين همسايه پلوتون) متفاوت است.
پس از رصد "2003 UB313" توسط تلسکوپ فضايی هابل معلوم شد که اين جرم آسمانی از پلوتون بزرگتر است و قطر آن به 3000 کيلومتر می رسد.
تصميمات این ستاره شناسان ممکن است در نهايت در کتاب های درسی و دانشنامه ها ثبت شود.

----

همیشه یه 2003 UB313 پیدا می شه . اما این لحن یادداشت خیلی بد بود با کلماتی از قبیل : به حساب آوردن ، کرات آشناتر، مستحق ، جرم متفاوت و کوتوله یخی !!

خیلی نگاه پدرسالارانه ای بود دوباره.

***

ماخذ :

http://www.bbc.co.uk/persian/science/story/2006/08/060824_an-pluto.shtml
اینهم همینجوری :
http://www.nineplanets.org/

Wednesday, August 23, 2006

خودمونی !!

۱- یکی از بهترین چهار روز دنیا باز هم رقم خورد.
۲- معلومه که جای تو خالی بود. باز هم نقشه کشیدیم و نقشه کشیدیم.
۳- این هم آلبوم هفته: Elysium for the Brave
من که می گم این خیلی قشنگه ، همه آلبوم خوبه . صداش خوبه ، آهنگ چهارمش abode هم که خوب کلی نوستالژیکه . خانم اعظم علی هم می گن که :
«من این آهنگ را که اولین بار توسط خانم هایده اجرا شد را برای خوندن انتخاب کردم ، نه برای اینکه حس کردم که می تونم بهتر حق آهنگ رو ادا کنم. اجرا کردم چون هایده برای من سمبل سالهای طلایی کشور زیبای منه. در صدای اون شادی و غم و امید یک نسل ایرانی شنیده می شه . برای همین من این آهنگ را به دوستای هموطنم و مادرم تقدیم می کنم که عاشق هایده بود و آهنگهای اون را وقتی من بچه بودم برام می گذاشت.»
من که از سالهای طلایی چیزی یادم نمی یاد اما باحاله دیگه. در ضمن به همه اونهایی که مقاومت دارن و فرصت حال بردن رو از خودشون می گیرن پیشنهاد می کنم که به حرف هستی گوش بدن و دوبار گوش کنن!!!!
خوب من گفتم که قشنگه دیگه. اعظم علی هم انصافا صدای محشری داره و این اولین آهنگیه که توی این مایه من ازش می شنوم. اولین بار با آلبوم « نیاز » باهاش آشنا شدم و نیاز هم بیشتر به خاطر رامین ترکیان دوست داشتم و تمام عشقی که به Axiom of choice داشتم. اما بعد نیاز به دلم نشست و کنسرتش رو هم رفتم و برو بچ گروه رو هم دیدم و ... القصه، بعدا دو تا سی دی دیگه خود اعظم علی رو خریدم و حالا دارم حالش رو می برم.
برای اولین آدمی که سه روز و سه شب همه عشق و مهربانی باشه . تمام سی دی های اعظم علی از VAS تا این آخری Elysium for the Brave و سه تا آلبوم Axiom of Choice رو می خرم.