Monday, July 17, 2006

کلا امروز صبح باید چایی رو از سماور می خوردیم آنهم شیرین. پنیرمان را تبریز می خوردیم و سر انگشتانمان را هم می تکاندیم تا هی بریزد این تکه های ریز نان تازه. بس که حال و هوایمان بوی خاک باران خورده می دهد این روزها.