همشو سانسور ميكنم. اينطوري خيلي امنتره. سانسور ميكنم، با يه قيچي خيييلي بزرگ.
ساقهي گل سرخها رو مثل خيار سالادي ميكنم، بعد گلبرگهاش يكي يكي ميكنم، ميريزم روي يه حوض آب، اون گوشهي ذهنم.
دوستت دارمها رو، گاهي ميكنم سرفه، گاهي سكوت،
اينارو شاگردي كردم كه ياد گرفتم. سالهاي سال...
عمراً اگر به اين راحتي بتوني ازم بگيريشون
Monday, September 01, 2003
Previous Posts
- اطلاعيه "براي خواص " تا اطلاع ثانوي از پذيرش کليه...
- خوب بلدمت. خيلي ...ي. قشّنگ ميدونم داري چيكار مي...
- 1. خوش بحالم. خوش بحالم كه براي اولين بار كه تا عم...
- نمي شه . وقتي اينقدر ناشي ام هي حواله ات بدم به آر...
- برداشتی از چند معاشرت از پیش تعیین نشده یا شده : 1...
- دخترک ! اگر لفظ مناسبي باشد . حدود سي سال شايد. رو...
- هر کاري کردم نشد تو بلاگر فارسي بزنم . تا بالاخره ...
- هر دفعه با دقت نگاهش می کنم . اول فکر کردم همون دخ...
- چی می شه که یکهو دلم می خواد یه کاری بکنم ؟ بعد می...
- دستش را روی زنگ گذاشته بود. زنگ صدای عجیبی می داد...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home