وقتي دست مي كشي روش قشنگ مي فهمي كه چه شكليه ، خيلي شكل پيچيده اي نداره . بگذار برات بگم . نرمه ، نه سفته . يعني هم نرمه هم سفت . يه انحنا ، بعد يه برجستگي ، آره دقيقا همينطوريه . يه ذره كه مي ري بالاتر ، يه گودي است . گود گود كه نه ولي خوبه . دوباره بيا پائين . انحنا رو رد كن . زير برجستگي . برو برو . آهان . اينجا رو اگه بتوني خوب بفهمي ، بقيه اش حله . ببينم ، همه رو بگم ؟ نمي خواي امتحان كني ؟
Sunday, April 06, 2003
Previous Posts
- اون روز رو يادته ؟ اومدي به خانه من . نه ، دفعه او...
- ساعت سه بعدازظهره ، اما خورشيد خيال كج شدن نداره ....
- اين رفيق ما هر چي مي شه ، ما بهش مي گيم ، چي شد ؟ ...
- سه سال قبل - دم درب پاركينگ پسر اولي : سلام پسر...
- آن شب باور نمي كرد كه مقصرباشد . هميشه وقتي كارش ط...
- فيلم خانه روي آب رو ديدم . و خوشم اومد . با ترس و ...
- مي خوام برم خريد . برم يه جعبه مداد رنگي بخرم ، و ...
- يه اعتراف وبلاگي : اين وبلاگ كه به توصيه يه دوست م...
- اين هم خودش معركهس ... اينكه بلد باشي دوتا چيزو ب...
- صبح شده بود . بيدار شده بود اما چشمهايش بسته . كل...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home