اين هم خودش معركهس ... اينكه بلد باشي دوتا چيزو با هم گره بزني ! اينكه خودت اوسا باشي !
اين هم خودش معركه س ... اينكه بتوني گره دوتا چيزو باز كني ! اينكه خودت اوسا باشي !
اين هم خودش معركه س ... اينكه بتوني دو تا كلمه رو خوب بگي ....! سلام . خداحافظ . و اينكه خودت اوسا باشي !
ولي اين يكي خيلي ناجوره ... آره واقعا ناجوره كه نتوني اوني كه مي خواي باشي . اوني كه هزار ساله كه مي خواي باشي .
اين هم خودش معركه س .....اينكه يكي رو ببيني كه مي شناسيش و اون درست اوني باشه كه مي خواد باشه . اينكه خودش اوسا باشه !
Wednesday, March 26, 2003
Previous Posts
- صبح شده بود . بيدار شده بود اما چشمهايش بسته . كل...
- آي دنيا دنيا ! چه ها كه نمي كني با من ، با ما بهت...
- چهارشنبه سوري الان موقعيت يك آدم ميانسال بي روح و...
- يه صف طويل بود .درست جلوي درب دانشكده . اقلا پانصد...
- ......اون روز توي اتاق نشسته بوديم كه س رفت سراغ ا...
- چند روز پيش ديدمش . درست همونطوري بود كه حدس مي زد...
- نادرابراهيمي يه چيزي مي گه شبيه به اين : (تو كتاب ...
- يه عقد سياه ، با تبخير چاي تنبونشو روي ليوان كشيده...
- زمين گرم ، شيشه سرد، هوا ولرم ، تصوير رنگي ، صدا ب...
- * (در آشپزخانه ) با هزار آوا و هزار لحن گفت : فكر ...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home