TATARAGH
Wednesday, October 26, 2005
Previous Posts
- وقتي نشسته بودم سر توالت، با چشمهاي خودم ديدمش که ...
- بهش گفتم خوب ديگه من برم ..يک هجوم غم دارم و بهش گ...
- Why didn't you tell her that your " forever" passe...
- تازگي ها فهميدم که خواب بايد متوسط باشد. آنقدر معم...
- از عصري که برگشته خونه با اون لهجه اش راه مي ره و ...
- .......از دور هم مي ديدم که کسي دور هيچ کدام از مي...
- بعضي ها نه تنها وقت تو را ، نه تنها خلوت تو را ، ن...
- دلم خواست که بگويمت : « گريه نکن »وقتي نميرخت را س...
- اينجا هوا آفتابي استاينجا دوستي نزديک استاينجا قاي...
- دلم تنگ مي شهبعد يه ماهي نارنجي توش وول مي خورهاين...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home