Saturday, October 04, 2003

یک مدل نامه ( دریک صراحت کامل !)

من این یک کار رو نکردم . حداقل با تو یکی نکردم .
دروغ ؟ کلک ؟ !
بی خیال .
فقط برو و دیگه برنگرد. ( عین جمله تو شد که !!) هرچند که دلم ........
دلم غلط کرده با من .
فقط کافی بود یک کلمه بگی . به جای اینهمه ژست و اداهای الکی.
شجاعانه می گفتی . نه جانم تو رو دوست ندارم . یکی دیگه رو دوست دارم .
مگه من مجبورت کرده بودم دوستم داشته باشی ؟
از اولش خودت خواستی که داشته باشی . ازاولش هم قراربود یه روز نداشته باشی .
اصرار داشتی ؟ ( خوب منم اصرارداشتم . قبول)
اما اجباری که نبود.
دروغ ماله ترسه . مال فرار از اجباره .
نه ترسی بود نه اجباری .
من که عادت داشتم پوست سگ رو خودم بکشم .
یه تو بودی که خودم رو براش لوس می کردم .
اونم نبود . اموراتم می گذشت . یه گهی می شد عین الان.
تو غلط کردی گفتی من داشتم تلاش می کردم که .....
تو هیچ گهی نخوردی . مدتهاست که فقط هی می شستی عقب .
یادت رفته ؟
یادت بیارم ؟
اون روز تو ماشین ... من رانندگی می کردم . هی شالم می افتاد. گفتی ......
گذاشتم هر چی خواستی گفتی .
دوباره دلم تنگ شد.
تو هم که رفته بودی . ریده بودی .
اون شب رو هم که یادت نرفته . چقدر برات مهم بود که ...
مگه من اصرار کردم که تو راه برگشت بگی که .......
تو که عصبانی بودی . بی جا کردی اون حرفها رو زدی .
اینهمه تلفن زدم . اینهمه حرف زدم . تا لحظه آخر هم من اصرار کردم که حرف بزنی .
یعنی اگه اصرار نمی کردم . حرف نمی زدی . اون جمله آخر رو هم نمی شنیدم دیگه ؟
اینکه دیگه .........
دلم می خواست تمام خشمت رو خالی کنی
دوست داشتم خره .
خالی کردی .
ولی یادت باشه که دروغ گفتی .
من هم می دونم که گفتی
راستش رو هم نمی گم که الان چه حسی دارم .
به یه تو گفتم . که نکردی اقلا مقابله به مثل کنی .
من فقط گذاشتم رفتم . یک جمله هم گفتم : گفتم دارم می رم پیش یکی دیگه !
خیلی بد بود ؟ باور کردنی نبود؟
آره . الان که فکرش رو می کنم . الان که سهله . خیلی وقته که می دونم گه خوردم .
اما به تو چه .
تو اقلا به اندازه من معرفت داشتی . اینقدر کم لطفی نمی کردی.
تازه دفعه اولت هم نمی شد .
هزار بار گفته بودی . دارم می رم .دنبال زندگیم ........ منم حق دارم . منم آدمم ...
هیچ وقت گفتم نرو ؟
با این کارنامه درخشانی که من و تو داریم ... کاش پای هم رو با زنجیر و سیم بکسل می بستیم
که اینقدر تجربه های خرچنگ قورباغه رقم نمی زدیم .
تو زورت نرسید . من رفتم. گذاشتی من برم یا ........نمی دونم
منم زورم نرسید . قرار بود برسه مگه ؟ تازه حرف می زدم هم که بوی حسادت لابد می داد.
تازه یه بار که بوی گه داد !
اقلا چند بار رفتی ؟
حالاهم به خیر و به پیش ...
من فقط یک سوال دارم
اونم عمرا ازت نمی پرسم :
حالا چرا راستش رو نگفتی ؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home