Friday, September 26, 2003

- چيزي گم کردين ؟
- هان ؟
- دنبال چيزي مي گردين ؟
- هوم .
- من سوراخ سمبه هاي اينجا رو خوب بلدم . چي بوده حالا؟
- قاشنکا
- چه رنگي بود؟
- سياه . دسته کوچيکش سبز و دسته بزرگش قرمز
- کوچيک بود؟
- نه . متوسط
- گرانقيمت ؟
- متوسط
- کجا گذاشتينش حالا؟
- دنبال همين مي گردم !
- بهترين کار اينه که يکي ديگه بخرين ! بياين از اين جا بريم .

اين يک تيکه از يک نمايشنامه روسي است . يک نمايشنامه کوتاه. که دلم مي خواد يه روزي سر فرصت کاملشو بذارم اينجا .

حالا اين تيکه چي شده که اومده اينجا ؟!
چون شبيه و تکراريه .
ياد وقتهايي مي افتم که داري تو زندگي خودت دنبال قاشنکاي خودت مي گردي .
درحالي که مي دوني چيه و چه شکليه . بعد يکي مي ياد جلو . حدس مي زنه که از تو بهتر سوراخ سمبه هاي زندگي رو بلده . بعد تو اعتماد مي کني و مشخصات قاشنکاي خودت رو بهش مي دي . بعد که کامل مشخصات دادي . تو رو در معرض اين پرسش قرار مي ده که حالا کجا گذاشتيش ؟! يعني يه جورايي انگار همه جستجوت بيخوده . و دستتو مي گيره و مي بردت دنبال يک قاشنکاي ديگه .
خيلي ها اينطور نيستن . اما من که هستم . اينقدر قاشنکاي گم شده داشتم . مي گن هر چي قاشنکاي بيشتري براي دنبالش گشتن داشته باشي بهتره ! بعد اينقدر از قاشنکاهاي گم کردم گفتم .بعد يکي يا هر کي پيداش شده . اين جستجوي من به نظر مسخره اومده . بعد من کوتاه اومدم . رفتم دنبال يه قاشنکاي ديگه و هميشه فکر مي کنم . اگه بيشتر مي گشتم . قاشنکاي متوسط و سياه و دسته سبز خودم رو پيدا نمي کردم ؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home