Monday, September 29, 2003

نامه خر به جوجه

جوجه عزیزم . دوست خوبم . خوشگلم . سلام
همه حرفهاتو شنیدم . این که امروزاز اون روزهاست . می دونم از صبح همینطوربود. وقتی صبح آمدم یونجه بخورم . برای تو هم دونه ریختم که بخوری . دیدم که بغض راه گلوتوبسته . ملچ ملوچ یونجه هامو فرو می دادم . یه ذره از خواب دیشبم برات گفتم ، که رفته بودم شکار سفره ماهی . از خوابت برام گفتی . تمام مخمل پشت گوشهام سیخ شده بود. بس که ترسناک بود. نمی خواد خواب ببینی که با اون جثه کوچیکت داری منو حمایت می کنی . هی بهت می گم بیا یک کم خر سواری . هی می گی : نه . می خوام ازنزدیک کرمها رو تماشا کنم .
دلت برای آن پرنده ای که زمستون اون سال رفت و دیگه برنگشت تنگ شده . منم . تو هم پرواز یاد می گیری . بلدی ها . اما ترست می ریزه . می پری می ری . منو بگو . چه جوری از اینهمه دریا بگذرم و بیام ؟!
اگه گیر سفره ماهی بیفتم چی ؟
اینقده غصه نخور.
دیدی زنگ زدم به رئیسم . زنگ زدم که پول حمالی های اخیرم رو بده . که بتونم تو رو دوباره ببرم مسافرت . بری استخر هتل . شنا کنی . بخندی . غم دنیا از دلت بره .
دنبال چی می گردی؟ دنبال عشق ؟ عشق تو همون کاسه آش اعظم جونه ! اینو داداشی تو فیلم پری می گفت .
تو همون جشنواره ای که تو صفش تو زیر بارون واستادی برام بلیت خریدی . جیک جیکت هنوز تو گوشمه .
جوجه اینقده غصه نخور. غصه هامون همون اشکهایی هستن که تا می یان . می زنیم زیر خنده . و زندگی تو یعنی همین خنده ها .
دیگه نمی ری ها . یعنی نخواه که بمیری . من الان خودم هم حالم بده . اما دلم نمی خواد بمیرم . بیشتر دلم می خواد برم گم وگورشم .
پاشو . اشکهاتو پاک کن . این آهنگه رو از اول بذار گوش کنیم . غم عالم رو فراموش کنیم .
نمی شه ؟ می دونم . الان خودم هم حالم بده . اصلا نمی فهمم . بیشتر حالم یه ترکیبیه از دلتنگی ، غصه و خشم . یه ذره هم همراش حس تنهایی . از اینکه در اوج تنهایی رو کسی حساب باز کنی که می خواد انتقام بگیره .
می خواد تو فرو بری . می خواد که به جای شنیدن دوستت دارم و گفتن دوستت دارم. انتقام اشتباهات و خشم ها و نشدن هاش رو بگیره . از دستش عصبانی می شم . از دست خودم . حتی دیگه غرورم هم بهش فشار نمی یاد. بیشتر نمی فهمم . همین جا افتادم روی این تخت تا بلکه یه سرم بهم وصل کنن . یه چیزی ذره ذره بره تو رگهام . یه چیزی شبیه دوپینگ باشه . اینجوری که می خوام زندگی کنم . احتیاج به یه عالمه قدرت داره . منم خسته ام .
بی خیال.


در ضمن .
پست آخرم این بود که نامه تو رو گذاشتم به جاش :

در ادامه از تو چه پنهون ....:
بنده نوازی می کنی و به خوابم نمی یایی !!!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home