Nahayat
Monday, June 30, 2003
بالاخره ، نشستيم و در باب يك رابطه پراز تفاهم صحبت كرديم . نتيجه اينهمه گفتگو اينكه ، تو چشمات شبيه دكمه است ، غريبه !
posted by Raha @
2:56 AM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
Previous Posts
من يك بازي دارم . سركلاس ، وقتي دارم درس مي دم ، ي...
اينجا براي نوشتن خيلي تاريك است . چشم چشم را نمي ...
- غريبه ، من به دوستم غبطه مي خورم - ! - آخه او ه...
اين ليوان خالي كه دم گيلاس افتاده توش منو ياد تو م...
بحثشون بالا گرفته بود. اين مساله حل نشدني بود و در...
- چرا تا من انگشتم را مي ذارم روت و شروع مي كنم به...
لطفا اگه دل كسي مي خواهد كه با من باشد ، تعارف كند...
از اين مدل فلسفي بافي ها كه كاري نداره : درانتخاب...
بالاخره فهميدم كه چي كار كنم !
خشك شدن يعني اينكه بالش و ملافه ات رو برداري بري ج...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home