مدل عاشقانه های من با تو
یک دونه از آن «احوال شریف » های مهربانتان برای ما اس ام اس کنید.
کاش الان تازه از حمام در آمده بودی و یک تی شرت مشکی خیلی تمیز پوشیده بودی و رویش یک دونه کشمیر گرم و نرم. خوش بو. بعد یک جایی بودیم مثل روی صندلی تاکسی های تهران، یک کم امن تر. نه خیلی امن تر و من نه از روی ترس که از روی این همه حال خوش، دماغم را می چسباندم به گرمای بغلت.
وقتی دلم اینجوری می شود تصویر کفشهایم را می بینم که فید می شود و نگاهم می افتد به سوراخ کف باجه تلفن عمومی و جوی آب زیرش و آن یک قطره آبی که هیچ وقت از سوراخ رد نمی شد و بعد .....دلم می افتد کف دستم و سکوت......مکالمه های از راه دورمان را بگو.... چه حال نابی بود.
وقتی برایت می گویم که اولین متلک خارجی ام را بسان سر کوچه ای های محله قدیمی مان شنیدم ... انگشتت را می کشی دور لبم، لبخند می زنی و می گویی ، آخییییی... حیوونییییی... چقدر دلش تو را خواسته .... و من قند توی دلم آب می شود که چطور تو همیشه طرف عاشقانه اتفاقات را می بینی ...
Friday, January 23, 2009
Previous Posts
- مدتی است که صدایمان را بریده اند و گذاشته اند کف د...
- از وبلاگ عاقلانه:راننده تاکسی پیرمردی ست که زیر لب...
- اختراع کلمات و انتصاب مسوولیتهای کوچک و بزرگ همه ب...
- آقای « جو» ی عزیز سلام.از اینکه الان من را شکلات ب...
- مبرهن است که مزه مزه کردنش خوب است و کیف دارد، لیک...
- غافلگیری...نمیدانستم میزان "رنجشی" که به دل دارد ...
- هر بار که سر و کله عاشقی پیدا می شود، سر و کله اسم...
- طالع بینیدر طالعت چند تا نخود و لوبیا ریخته روی زم...
- پرهیز شکنی در سه خط و نیم:سرمای زمستان از سرمان اف...
- عجب حیوانی شده این روزها. یک چیزی مثل شیر ماده، بز...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home