خشم نامه ، کودکانه ، داخلی ، یک روز بارانی
My anger letter
I wrote it , I posted it, I sat for a while, I changed my mind, I deleted it, this is what I did with my anger today, but I might still keep it, so next time I had something ready for my anger moments, and then I'll read it, I'll post it, I'll sit for a while , I'll change my mind, I'll delete it (hopefully!) and forget about my anger (hopefully!). but I might not keep it any more. I will be done.
Wednesday, August 30, 2006
Previous Posts
- آف لاینببین رفیق ، خوبیت نداره تو اونجا یه جور غری...
- دیروز در خونه رو که باز کرد . هنوز اون پاهای لت و ...
- خودمونی !!۱- یکی از بهترین چهار روز دنیا باز هم رق...
- خواب دیشبانگار که توریست بودیم یا مهمان کسی، هر چه...
- می گم:- بریم یک بوم سفید بخریم و یک عالمه ابر بکشی...
- کلا امروز صبح باید چایی رو از سماور می خوردیم آنهم...
- فراموش که نمی کنیم. اصولا فراموشی خیلی تازگی ها عج...
- دستش را کرد توی جیبش و لمسش کرد و بعد هم گرفتش توی...
- سه به یکدستهاش را با فاصله از بدنش گرفته بود و یک ...
- درست شبیه به فیلم ها با حالت اغراق آمیزی دستهایش ر...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home