می گم:
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک عالمه ابر بکشیم که فقط محو و نا منظم در هم تنیدن.
می گه :
- می دونی الان اونی که عاشقه چه حالی داره و چه حالی می کنه با این نم نم بارون ؟
- نم نم ؟
- شر شر .. نگاه کن به اون سبز که چه معرکه ای شده زیر این بارون.
- بریم یک بوم سفید بخریم و زیر همه خاکستری و سفیدی که محو روی هم کشیدیم ، تپ تپ بزنیم سر قلمو رو ، خودش می شه همین سبز.
- فکر کنم که خسته شدم.
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک بشقاب سیب بکشیم که یکیش یا دو تاش یک رنگ دیگه باشه ؟
- فکر کنم سردم شده .
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک نارنجی گرم بکشیم که تنیده شده توی بخار قهوه .
- می دونی اونی که الان عاشقه داره هی دوره می کنه وعده امشبش رو.
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش دو تا خط سیاه بندازیم درست شبیه به قوس کمر و پاهای یک زن و مرد که در هم تنیده شده؟
- می دونی اگر من الان عاشق بودم چی کار می کردم؟
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش یک نیم تنه بکشیم که جای قلبش یک ابره و جای چشمهاش نرگس و جای گردنش قوری؟
- می ترسیدم . می ترسم یعنی . که همیشه یکی کمتر و یکی بیشتر باشه .
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش یک برج بلند و آینه ای بکشیم که تصویر آسمون توش افتاده ؟
- هستی گفت دنیای واقعی و من هنوز دارم دوره می کنم و فکر می کنم که چه .
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک دریا بکشیم که یک کلاغ که روش نشسته ؟
- فکر کنم بلند گفتم که باور نمی کنم .
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش یک شهر بازی بکشیم و زیر چرخ و فلکش میزهای گرد و کارتهای بازی رنگی و آدمها با پیراهنهای سفید ؟
- تا حالا دست و پا زدی که از نه خودت ،که از حال و حست دفاع کنی ؟
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش یک جوجه تیغی بکشیم که تیغهاش رو آویزون کرده روی چوب رختی؟
- بهش گفتم فولاد آبدیده ، دورش هم یک نوار کرباس.
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش نگار را بکشیم کنار پل تجریش که دستش رو کرده توی موهاش؟
- اونی که الان تنهاست چه حالی داره توی این نم نم ، شر شر بارون ؟
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش سه تا خط بکشیم، یکی سبز ، یکی سبزتر و یکی پررنگ ترین سبز؟
- هستی ؟ اونی که ترس داره تنهایی نیست.
- بریم یک بوم سفید بخریم و روش یک قایق بکشیم که دو تا پارو داره و یک بادبان؟
- باید یک جو شرافت داشت که تنها بود و عاشق و تنها نبود و زیرش نزد.
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک ابیانه بکشیم و یک گلدون صورتی پشت یکی از پنجره هاش؟
- خیلی پدرسالارانه بود این نگاه ناجی به تنهای حیوونی عاشق.
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک مرد بکشیم که بچه ش رو شیر می ده ؟
- چه چیزی تجربه تارا را از درد به ارگاسم رسونده ؟
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک مرد قوی بکشیم که یک گل مینای کوچولو گرفته جلوی دولش؟
- می دونی اونی که الان عاشقه چه حالی داره ؟
- بریم یک بوم سفید بخریم و هی سعی کنیم شر شر بارون رو بکشیم؟
- همیشه می خندیدیم که هیچ کس را به اندازه تو دوست ندارم اما دیشب گفتم که دوستی عین مال من و تو .
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک ماه بکشیم و پنج تا ستاره ؟
- می دونی که وقتی توی دنیا واقعی زندگی می کنی دردش بیشتره ؟
- بریم یک بوم سفید بخریم و یک دیوار آجری کثیف بکشیم ، روش بنویسیم خدمات یخچال ژاپنی؟
- تخیلیش خوبه ، همه اش رو خودت می کشی .
- پس بریم یک بوم سفید بخریم و یک نم نم بارون بکشیم و یک عالمه ابر بکشیم که فقط محو و نا منظم در هم تنیدن. نم نم، زیر همه خاکستری و سفیدی که محو روی هم کشیدیم ، تپ تپ بزنیم سر قلمو رو خودش می شه همین سبز. و یک بشقاب سیب بکشیم که یکیش یا دو تاش یک رنگ دیگه باشه و یک نارنجی گرم بکشیم که تنیده شده توی بخار قهوه و روش دو تا خط سیاه بندازیم درست شبیه به قوس کمر و پاهای یک زن و مرد که در هم تنیده شده ،عاشق؟ یک نیم تنه بکشیم که جای قلبش یک ابره و جای چشمهاش نرگس و جای گردنش قوری و روش یک برج بلند و آینه ای بکشیم که تصویر آسمون توش افتاده و یک دریا بکشیم که یک کلاغ که روش نشسته و یک شهر بازی بکشیم و زیر چرخ و فلکش میزهای گرد و کارتهای بازی رنگی و آدمها با پیراهنهای سفید و یک جوجه تیغی بکشیم که تیغهاش رو آویزون کرده روی چوب رختی و نگار را بکشیم کنار پل تجریش که دستش رو کرده توی موهاش و سه تا خط بکشیم، یکی سبز ، یکی سبزتر و یکی پررنگ ترین سبز و روش یک قایق بکشیم که دو تا پارو داره و یک بادبان و یک ابیانه بکشیم و یک گلدون صورتی پشت یکی از پنجره هاش و یک مرد بکشیم که بچه ش رو شیر می ده و یک مرد قوی بکشیم که یک گل مینای کوچولو گرفته جلوی دولش و هی سعی کنیم شر شر بارون رو بکشیم و یک ماه بکشیم و پنج تا ستاره و یک دیوار آجری کثیف بکشیم و روش بنویسیم خدمات یخچال ژاپنی و تخیل کنیم و تخیل کنیم و خودمون رو بکشیم که بعد پستش کنیم به فوکو و بگیم این یک تخیل نیست!
Friday, August 11, 2006
Previous Posts
- کلا امروز صبح باید چایی رو از سماور می خوردیم آنهم...
- فراموش که نمی کنیم. اصولا فراموشی خیلی تازگی ها عج...
- دستش را کرد توی جیبش و لمسش کرد و بعد هم گرفتش توی...
- سه به یکدستهاش را با فاصله از بدنش گرفته بود و یک ...
- درست شبیه به فیلم ها با حالت اغراق آمیزی دستهایش ر...
- به من نزدیک نشو. از دست همه کس و همه چیز خشمگین. ا...
- وقتی بعد از مدتی رانندگی می کنی، میزان هشیاریت بال...
- وقتی همه روز و هر روز کار می کنی و تنها فراقتت موز...
- "Run Like Hell"Run, run, run, run You better make ...
- سرت به آسمون فلانی سرت به سلامت فلانیاز ما که گذشت...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home