اضطراب اين گلوله اي است که الان داره توي قفسه سينه من بالا و پائين مي ره.
--------------------
اضطراب يعني بالا رفتن ضربان قلب از تجسم تلفني که زنگ مي زند.
---------------------
اضطراب اينجا نتيجه خواستني است که هيچ ربطي به توانستن ندارد، جز اندکي .
--------------------
اضطراب يعني که حتي روي توالت که نشستي داري مصاحبه مي شوي
--------------------
اضطراب يعني پيشبيني شنيدن « نه » قبل از وقوع
---------------------
اصظراب يعني کشيدن آتيش به آتيش سيگارها و پس انداز آخرين سيگار براي پايان .
-----------------------
من دلم توي دهنم مي زنه ، اين هم احتمالا يعني همون اضطراب !!!!!!!!
Thursday, February 24, 2005
Previous Posts
- فعلا بدون شرح !"This notion that the United States...
- اين لکه قرمز همانقدر شبيه به اثر بوسه دخترک مي توا...
- قرارداد که نبسته ايم قرارداد که نبسته ام قرارداد ک...
- اين پاها را بايد نوبتي عوض کرد. يک جور بدي روي اين...
- جيبهايم پر سنگجيبهايت پر تيله انگشتم را آرام گوشه ...
- کسي آهنگ تولدت مبارک را داره يا مي دونه که از کجا ...
- تلويزيون رو گذاشتم توي اتاق درست زير شست پام. يعني...
- کمي گردنش را از روي شونه راست خم کرد و آرام پاي را...
- گاهي تکرار يک سوال فقط تکرار کردن همون سواله، يعني...
- و من نمي خواستم بنويسم . بخصوص الان که اصلا نمي خو...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home