کلا اين دو روزه خيلي همه حسهام باحال بوده . ديگه هم از اينهمه آرامش شوکه نمي شم. چون تمرين دارم . اينهمه آرامش ماله وقتيه که يک نفر پيدا مي شه که غير از بقيه به من محبت کنه ، اونم خود خوده خوده خودم هستم .خيلي هم من باحالم و خيلي هم کارم درسته . حالا هي به زور نخواه که من موضوع رو به بغل دستيم ربط بدم . قربونش برم اينقدر تازگي ها مهربون شده !!
Sunday, September 12, 2004
Previous Posts
- ساعت چنده الان ؟ وبلاگ من مخفيه ؟ خونه خاله کدوم ...
- خانه به دوش يعني : خانه اي که به دوشش است . يعني ه...
- هوا خيلي متوسط شده زندگي خيلي غير متعادل من هميشگ...
- از خوندن دو تا وبلاگ تا بخواي مي رم تو حس سه سال پ...
- اين دسته که بر گردن او مي بيني ....... دستي است که...
- بازم گذرم به این کوچه رسید و بازم همه بلندی و تنگی...
- کافیه دستم رو دراز کنم و .......... آی آی آی ........
- به هر دري و هر دوستي دلم خواست که بگم که جمعه بعد ...
- اون روز روی یک نیمکت ته توی یکی از این شبه پارکهای...
- کلي بايد برنامه ريزي کنم .. البته بي برنامه هم مي ...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home