Nahayat
Wednesday, July 02, 2008
این خواب که از سرم نمی پرد تاوان بوسه ای است که ندادمش. بس که خرم. از هر دو جهت.
posted by Raha @
3:42 PM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
Previous Posts
اینجور بالا پریدنها چند سال یک بار در آسمان ما رقم...
در خلوت این روزهای کوچه، ذوق و شوق تک پری هم رفت.ا...
تابستان فصل قصه دار شدن بادبادکهای محله ماست. روز ...
بچه تخس همسایه مان! گیریم که مرا دزدیدی، توی کدام ...
اینجا که من را تکیه می دهد جای خوبیست. دنج است. بو...
- با این آدمهای سر به زیر دیگر انگیزه چرخ زدن برای...
حتی به وسوسه پریدن از سر حیاط او، دل و دماغ پریدن ...
گفتم رویم نقش کبوتر بزن. هر بار که نخم را پاره می ...
سریش لازم. یک حصیرم در رفت.امضا: بادبادک
دست شبیه آب خوردن از شیر آب مدرسه، کوچک. یک نخی هس...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home