Nahayat
Friday, March 07, 2008
گفتم رویم نقش کبوتر بزن. هر بار که نخم را پاره می کنند. روی شاخه یا آب یا کپه گه هم بیافتم. باز بر می گردم. مرا هوا کن.
امضا: بادبادک
posted by Raha @
9:01 AM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
Previous Posts
سریش لازم. یک حصیرم در رفت.امضا: بادبادک
دست شبیه آب خوردن از شیر آب مدرسه، کوچک. یک نخی هس...
یک تپه سبز پیدا کن. برو روی بالاترین نقطه اش.امضا:...
یکی بیاد من رو هوا کنهامضا: بادبادک
همه چی تازگی ها....ی شده.- یک دکمه ساخته که می ذار...
نوشتن آدمها وقتی که در ذهن خلاق راوی ساخته و پرداخ...
آدم است دیگر، حافظه دارد، یادش می آید، یادش هم می ...
یک بار مادرمان در عالم همسایگی رفت خانه خانم آل یا...
داوطلب اهدای قرنیه، کلیه و مغز استخوان. خشم و هیاه...
حکایت دنبه و سینمای صامتحکایت همان بز و جوی آب و ا...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home