Nahayat
Wednesday, April 09, 2008
- با این آدمهای سر به زیر دیگر انگیزه چرخ زدن برایم نمی ماند.
- یک حلقه اضافه به کپل با تو چه کرده.
- افسانه قد آسمان که کوتاه بود شب بادبادکهای شهر را طولانی کرد.
- بچرخ نازنین! دل من که به تو خوش تر است.
مکالمه بادبادک با او
posted by Raha @
10:33 AM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
Previous Posts
حتی به وسوسه پریدن از سر حیاط او، دل و دماغ پریدن ...
گفتم رویم نقش کبوتر بزن. هر بار که نخم را پاره می ...
سریش لازم. یک حصیرم در رفت.امضا: بادبادک
دست شبیه آب خوردن از شیر آب مدرسه، کوچک. یک نخی هس...
یک تپه سبز پیدا کن. برو روی بالاترین نقطه اش.امضا:...
یکی بیاد من رو هوا کنهامضا: بادبادک
همه چی تازگی ها....ی شده.- یک دکمه ساخته که می ذار...
نوشتن آدمها وقتی که در ذهن خلاق راوی ساخته و پرداخ...
آدم است دیگر، حافظه دارد، یادش می آید، یادش هم می ...
یک بار مادرمان در عالم همسایگی رفت خانه خانم آل یا...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home