Tuesday, July 12, 2005

فقط به اندازه چرخاندن سر
فقط به اندازه يک نگاه
شايد هم يک اشاره
همين
کافي بود
همانقدر سفت و سخت دندان بر پوسته صدف بفشارد
صدف شکست
و غير از چکه اي از لاي انگشتانش ، بقيه به هورتي فرو رفت .
فقط به همان اندازه
من از تيررس حواسش دور بودم
صدف رده هاي نارنجي و فيروزه اي يگانه اي داشت
يک تکه اش را با تف چسباندم روي سينه ام
يک تکه اش هم براي روز مبادا

0 Comments:

Post a Comment

<< Home