Friday, May 23, 2003

می دونی الان کجا نشسته ام؟
توی یه کافه، با میزهای گرد و صندلی های لهستانی،
موسیقی با نوای فلوت جریان دارد.
می دونی تصویرم از آینده چیست؟
همین الان خودم رو دیدم که تنها نشسته ام
و
زنگ می زنم که دوستی بیاید،
تا تنها نباشم.
بعد رو به تو می کنم و می گم اینهم گرفتار است.
یادم آمد که دارم با کسی صحبت می کنم،
یادم آمد که تو هستی.
تو هستی یعنی من تنها نیستم.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home