Nahayat
Monday, March 03, 2003
تمام مدت كه خوابيده بودم . دستم زير سرم بود . خواب خواب رفته بود .
سنگين سنگين . بلندش كردم . سنگيني اش رو حس كردم و تالاپي افتاد .
باز امتحان كردم . بازهم همون وزن رو داشت .
يه غلت زدم . اينبار سرم زير دستم خواب خواب رفت .
posted by Raha @
7:57 AM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
Previous Posts
س ، تا دير وقت مجبور بود كار كند . با اين حال قرار...
اينجا امنه ؟ توي اتاق او روي تخت يك نفره دمرو افتا...
مدتهاست كه از دست هرچي دوسته ناليدم و ناليده بس ك...
من واقعا بچه ها رو دوست دارم و اكثرا به همين دليل ...
تا حالا چند بار پيش اومده كه : يه كاري كنم كه جلوي...
امروز با او رفتم بيرون . مثل هميشه سرشار از عشق و ...
from a junk mail! Smile: A curve that can set a l...
وفاداري هنگامي كه از يك عشق حقيقي ناشي نشده باشد ،...
دارم خودم رو مي كشم كه ببينم چه جوري مي شه از تكرا...
كسي كه خداحافظي اش را تباه مي كند .نمي تواند از تج...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home