سرم داره مي تركه . سينه ام مي سوزه و سرپا سرپا دارم اين سرما خوردگي رو رد مي كنم .
از ترسم به كسي نمي گم كه چقدر كله ام سنگينه و چقدر سينه ام مي سوزه .سرفه هاي بي وقفه شبانه ام باعث شده سيگار ممنوع شوم . ولي امروز دوتا ديگه كشيدم .
نمي خوام خونه بخوابم چون مرخصي هام روبراي روزهاي ديگه احتياج دارم .
چهارروز بي اينترنت تحليل رفتم و نوشته هام رو رو درو ديوار نوشتم .
نسبت به وبلاگ شرطي شدم . وقتي نمي تونم توش بنويسم يه عالمه نوشتنم مي ياد ووقتي مي تونم . خشك خشك . وبلاگم به پت پت افتاده .
گفته بودم يه بار ديگه هم دچار اين حالت عقيمي شده بودم . هم اين بار وهم اون بار به يه دليل ساده ..ذهنم رو به يه مخاطب خاص عادت دادم .
--------------
شب جمعه نمي دونم بقيه مردم چيكار مي كنند ولي من اكثر دعواهاي مهم و اساسي زندگيم رو شبهاي جمعه داشتم !!
اين بار رفتم كف اتاق روي مسير لوله آبگرم خوابيدم . تا صبح نخوابيدم . فقط يك بار خوابم برد پاشدم ديدم چراغ نارنجي كم نور بالاي سرم خاموش است . كي كرده بود ؟
روح ؟ دوباره روشن كردم و تاصبح مراقب بودم كسي خاموشش نكند . سرفه هم مي كردم . و صبح جمعه بي حوصله !
Saturday, December 28, 2002
Previous Posts
- چقدر درباره دورو برخودمون احساس مسووليت مي كنيم ؟ ...
- اون روز برف بود ؟ اون روز كه اون بغل گل نرگس را تا...
- آدم وقتي ... خل باشه و فقط بتونه ... شعر بگه اونوق...
- موهاي بلند . جوان . خوش رو . مهربون . هميشه لبخند ...
- عجب عجيبه اين زندگي . يه بار شد من يه كاري بكنم و ...
- - سلام - سلام - چقدر تو جذابي ! -متشكرم - چقدر ...
- خورشيد كجاست ؟ مگرصبح است؟ هوا تاريك است . آهان ا...
- چندروزيه كه دوباره سوژه ازدواج و عروسي و درددل دوس...
- اگر معيار ارزش دهي علامت تعجب بود . چه هوايي !!!!!...
- رضا زاده . وزنه بردار . يه پيشنهاد كلان و شيرين از...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home