نور- سایه - موسیقی
فریاد می زند ء برقص ء برقص
نور - حرکت - موسیقی
نجوا می کند ء برقص ء برقص
نور- رقص - موسیقی
فریاد می زند ء نزدیک شو ء نزدیکتر
نور - رقص - موسیقی
نجوا می کند ء نزدیک شو ء نزدیکتر
به خودم که می آیم . همه چیز ناگهان کدر می شود
سایه و نور درست روی پوست دیوار معاشقه می کنند.
تصویر - حرکت - سکوت
نزدیک شو . نزدیکتر
همه چیز از اول آغاز می شود
شروع پرده دوم
نور- موسیقی
تنها روی سن می رقصد
روی پوست تن سایه ای می لغزد
می سرد
نور - سایه - سکوت
در آغوش سایه
هیسسسسسسسس
با یک حرکت از آغوش سایه بیرون می آید
می رقصد
فریاد می زند
نزدیکتر
Saturday, August 16, 2003
Previous Posts
- به رهی دیدم برگ خزان پجمرده ( منظور از ج همون ر سه...
- اعلام وضعیت : خستگی . بی حوصلگی. بغض دائم . سرازیر...
- خوب تا لحظه آخر داشتم كارها را راست و ريس مي كردم ...
- من مي گم غريبه رفته . غريبه نيست . به همه جا سر زد...
- وقتي مي دوم ، تمام ديوار روبرويم آينه است . لغزش ق...
- -من گفتم -من كه خوشحالم
- خيلي سرعت نداشتيم . ولي توي اين شهر چاله ها خبر نم...
- روي زمين ، هر جا كه قدم مي گذاري ، پوشال ريخته . ا...
- اين كلمه ، لغت ، واژه و يا هر چي كه دوست داري : تح...
- اصلا نمي دونم طبيعيه ؟ غير طبيعيه ؟ تكراريه ؟ تازگ...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home